دکتر اردشیر حسین پور

پنجشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۲۸ ب.ظ

میز جداگانه نهار

برای تست پروژ ه ای به بوشهر رفته بودیم. مسئولان زیـادی آمده بودند. در رستورانی برای ناهار هماهنگی شده بود. آن روز فقط من لباس کار داشتم و بقیه همه رده بالا بودند. من و راننده میز جداگانه ای داشتیم. سر میز مسئولان یـک صنـدلی بـرای دکتر گذاشته بودند. وقتی دکتر از راه رسیـد غذایش را برداشت و آمد پهلوی ما نشست. همه بلند شدند و دنبـال دکتر آمدند. ولی دکتر قبول نکرد. نمی خواست که من احسـاس کنـم کمتر از بقیه هستم و یا با مسئولان فرق دارم. خـودش بـارها می گفت نهج البلاغه را دو بار خوانده است.

آقای جمشیدیان(کارمند الکتروسرام)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۱۱
دانشجوی الکترونیک

نظرات  (۱)

رحمت خدا بر شهدایی که مثل حضرت زهرا گمنام و مظلوم هستن...💔 برای تلاشی که برای امنیت و اقتدار کشورمون ایران انجام دادن تا ابد مدیونشون هستیم ان شاء الله شهید اردشیر حسین پور با اهل بیت محشور باشن و خداوند از اسرائیل حقیر انتقام بگیره

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی