دکتر اردشیر حسین پور

۲ مطلب با موضوع «برداشت ها» ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۴۴ ب.ظ

یادگیری فیزیکی نه مهندسی!

دکتر ما را تشویق می کرد به یادگیری فیزیکی، یـادگیری ریشه ای علم، نه یادگیری مهندسی. به همین دلیل با حسن کـه علاقه اش به فیزیک دوچندان شـده بود، رفتیـم سر کـلاس ریـاضیات مهندسی پیشرفته دکتری مواد. دانشجوهـای دکتری اول ما را حساب نمی کردند. بعد فهمیدند با ایـنکه کارشناس هستیم اما خوب می فهمیم. اتفاقاً بیشتر ما سؤال می پرسیدیم. 

اصلاً مثل اینکه تازه ریاضی گرفته باشیم. دکتر کم نگذاشت قضیـه گرین را با حالت خاصی گفت، حتی بعدها برای ریاضی کارشناسی ارشد پیشنهاد ارائه قضیه گرین را دادم که موافقت نشد. به قول خودش بـعد از یک سـاعت تازه راه می افتد درس بدهد. شایـد رکورددار کـلاس ها از نظر طولانی بودن باشد (می توانیم در کتاب گینس ثـبتش کنیم!!) حداقل با ما یک کلاس 5 ساعته داشت.عجب روحیه و همتی. خستگی ناپذیر،همین ما را علاقمند کرده بود. بسیار منظم تدریس می کرد. سرکلاس به دقت سؤالات دانشجویان را می شنیدند و پاسخ مـی گفتند. اگر کلاس پایان می یافت و دانشجویان سؤالی مـطرح مـی کرد تا جـواب و دلیـل قـانع کننده ای به آن دانشجو نمی دادند، کلاس را ترک نمی کردند. بارها شاهد بودیم به خاطر حس مسئولیت پذیری کلاس های ایشان سـاعت ها به طـول می انجـامید ولی همچنان خستـگی نـاپذیر نشان می داد، در ضمن اگرچه کمتر سؤالی بود که ایشان پاسخ آن را ندانند. اما اگر به سؤال مبهمی برخورد می کردند درصدد پاسخگویی به آن به هر نحو نبودند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۴۴
دانشجوی الکترونیک
سه شنبه, ۹ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۵۲ ب.ظ

برداشت هایی از زندگی دکتر (برداشت اول)

 به برگه انتخاب واحد نگاه کردم. شنبه 30: 10 تا 12 ریاضی مهندسی. الان ساعت 10 و تا شروع کلاس 5/0 ساعتی فرصت دارم. آرام آرام به طرف کلاس حرکت کردم. روز اول ترم بود و من هم دانشجوی ترم سوی دانشگاه شیراز. نزدیک کلاس که رسیدم رضا را دیدم. تا من را دید، گفت: سلام امید، بالاخره با حسین پور برداشتی یا هنوز هم تو تحقیقاتی؟

گفتم چون ریاضی را دوست دارم، خیلی استادش برایم مهمه! « داداشتم و صادق می گفتند حتماً با حسین پور بگیر و من هم گرفتم. شاید حذف و اضافه تغییرش دادم.»

ساعت 30: 10 شد با رضا گرم صحبت بودم که دیدم یک دانشجوی سال بالایی به سرعت از کنار ما گذشت و وارد کلاس شد. به رضا گفتم از هر که در مورد دکتر حسین پور پرسیده ام همه می گویند که «در تمام عمرمان از این استاد باسوادتر ندیده بودیم ولی پیشنهاد می کنیم که با این استاد درس نگیری، چون خیلی سخت گیره». رضا می گفت من هم همین را شنیده ام و اضافه کرد که نمره های ترم گذشته کلاس حسین پور را هم نگاهی بنداز تا حساب دستت بیاید.

حدود 45 دقیقه از وقت کلاس گذشته بود و به رضا گفتم دیگر استاد نمی آید برویم کیفمان را برداریم و برویم کتابخانه خوارزمی. تا وارد کلاس شدم با کمال تعجب دیدم دکتر حسین پور همان جوانی که ما فکر می کردیم دانشجوی سال بالایی است و با همان سرعت راه رفتنش در حال تدریس است. آرام رفتیم و سرجایمان نشستیم. دکتر با بیانی گرم وگیرا و با شور و نشاط خاصی مطالب را توضیح می داد. من هم غرق درس و استاد شدم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۳ ، ۲۳:۵۲
دانشجوی الکترونیک