دکتر اردشیر حسین پور

۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۳۹ ب.ظ

پدر دکتر اردشیر حسین پور

پدر دکتر اردشیر حسین پور

پدر دکتر اردشیر حسین پور، نصرالله حسین پور اصالتا کرد بود ولی در کسوت نظامیان ارتش پهلوی با کردهای جدایی طلب می جنگید و اعتقاد به ایرانی بودن خویش داشت  و با همسری از طایفه لر وصلت کرده بود و در خانه فارسی صحبت می کرد به طوریکه فرزندانش هرگز زبان کردی را نیاموختند. خانواده حسین پور جزء معدود خانواده شیعه کرد بودند و پدر دکتر ارادت بسیار زیادی به امیرالمومنین و ولایت ایشان داشت.


پدر دکتر حسین پور از نظامیان زمان شاه بود اما چون به قول مادر دکتر "با شاه بد بود" در توطئه ای  علیه شاه شرکت کرد که منجر به اخراجش از ارتش شاهنشاهی شد و با وساطت یکی از ارتشیان بلند پایه اخراج منتفی شد اما تبدیل به "استعفا با تنزل درجه "شد. پدر دکتر پس از استعفا از ارتش شاهنشاهی به شغل آزاد روی آورد  و در کسوت  مشاور املاک به امرار معاش پرداخت ، اما طبق گفته مادر دکتر حسین پور ، اردشیر تا پایان عمر این ماجرا را نمی دانست زیرا پدر نمی خواست که فرزندانش سیاسی شوند! پدر دکتر بعد از انقلاب و شروع جنگ تحمیلی علاقه به ملحق شدن به ارتش داشت که با مخالفت همسر روبرو شد و پس از مدت کوتاهی در اثر بیماری این جهان را وداع گفت.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۳۹
دانشجوی دکترحسین پور
شنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۶:۱۵ ب.ظ

افتخارات دکتر حسین پور

فعالیت های آموزشی
تدوین دوره کارشناسی ارشد اختفاء راداری
پیشنهاد دوره دکتری آشکارسازی و تدوین سرفصل های سه درس از دوره مذکور 
پیشنهاد و تدوین دوره دکتری فراگرایشی فیزیک اتمی


فعالیت های پژوهشی
انجام 12 پروژه حساس دفاعی کشور با صرف 14000 ساعت وقت( از جمله موتور و پیشرانه های شهاب 3، صاعقه، ... )
طراحی و ساخت شناور ضدرادار
طراحی و ساخت مشدد های دی الکتریک
ساخت آهنربای سرامیکی فریت استرانسیم و باریم
ساخت فریت نیکل روی برای کادر آنتن های گیرنده های MW
ساخت فریت منگنز روی 
ساخت مواد جاذب امواج راداری برای باندهای X, Ku, Kc
طراحی شکل برای کاهش سطح مقطع راداری( شناورها، سرجنگی موشک های بالستیک و هواپیماهای بدون سرنشین)
ساخت رینگ های مغناطیسی
طراحی و ساخت رآکتور شیمیایی تحت فشار با کوپلاژ مغناطیسی
طراحی و ساخت کوپلاژ مغناطیسی تخت
 طراحی و ساخت مولد پالس های الکترومغناطیسی کوتاه 
طراحی و ساخت پمپ های مغناطیسی
ساخت آهنربای مغناطیسی
طراحی و ساخت قطعات سانتریفیوژ

راه اندازی مراکز تحقیقاتی و صنعتی
راه اندازی اولین مرکز تحقیقات الکتروسرام در ایران در سال 1375( دانشگاه صنعتی مالک اشتر )
اولین آزمایشگاه موتورهای مغناطیسی در ایران در دانشگاه صنعتی مالک اشتر
طراحی و ساخت اولین سایت بررسی سطح مقطع راداری ایران در فضای آزاد به روش BISTATIC
پیشنهاد طرح اولیه بزرگترین مجتمع فیزیک اتمی خاورمیانه که متاسفانه در مراحل اولیه با درگذشت دکتر ناتمام ماند.


عناوین کسب شده
کسب رتبه اول ابتکار در بیستمین دوره جشنواره بین المللی خوارزمی در سال 1385 به خاطر طراحی و ساخت مدل عملیاتی شناور ضدرادار برای سپاه که از طرف دانشگاه صنعتی مالک شتر به مدیریت دکتر حسین پور به جشنواره خوارزمی ارائه شد
نفر اول محققین دفاعی کشور در سال 1382
کسب عنوان استاد نمونه در دانشگاه صنعتی مالک اشتر
کسب عنوان دانشجوی نمونه کشوری  در مقطع کارشناسی ارشد در سال 1374 و دریافت تقدیرنامه از آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس جمهور وقت
کسب رتبه اول تالیف کتاب سال 1375 از طرف جهاد دانشگاهی " اصول عملیات حرارتی در ساخت هسته های فریت"( ناشر صنایع قطعات الکترونیک وزارت دفاع )
کسب عنوان دانشجوی نمونه کشوری سال 1377 در مقطع دکتری و دریافت تقدیرنامه از حجت الاسلام خاتمی رییس جمهور وقت



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۱۵
دانشجوی دکترحسین پور

تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در شیراز طی نمودم پس از اخذ دیپلم ریاضی فیزیک به دلیل انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها وقت خود را صرف رشته تجربی و شرکت در دوره آشنایی با سیستم های الکترونیک نمودم که حاصل آن اخذ دیپلم تجربی و گواهی درجه یک تعمیر و نگهداری سیستمهای الکترونیک بود،

پس از آن در اوایل سال 1361 به خدمت سربازی رفتم و در چهار عملیات محرم- والفجر مقدماتی- والفجر یک و والفجر سه از طریق ارگان قرارگاه تیپ 84 خرم آباد شرکت نمودم. به همین جهت در پایتپایان خدمت سربازی موفق به دریافت تقدیرنامه جنگی شدم. پس از ترخیص از منطقه صالح آباد در خرداد 1363 به شیراز برگشتم. با وجود کمی فرصت در کنکور سراسری همان سال شرکت نموده و در رشته کارشناسی الکترونیک قبول شدم. به دلیل پاره ای از مشکلات حدود یک سال مرخصی گرفتم از اواسط مقطع کارشناسی همزمان با رشته الکترونیک درس های تخصصی رشته های مخابرات، سخت افزار، کامپیوتر و فیزیک را در طی چند ترم گذراندم. از بین رشته های مذکور فیزیک را مناسب تر یافتم. به همین جهت در کنکور کارشناسی ارشد فیزیک شرکت نموده و در رشته فیزیک ماده چگال دانشگاه شیراز قبول شدم . پس از اتمام کارشناسی ارشد جهت تدریس و تحقیق به دانشگاه علوم و صنایع دفاعی در شاهین شهر رفتم . در سال 1375 در دوره دکتری فیزیک اتمی دانشگاه شیراز پذیرفته شدم . مجموع واحدهایی که در طی تحصیلات خود گذراندم 380 واحد با معدل کل الف بوده است. همچنین در طی دوران تحصیلات تکمیلی خود تعداد ده مقاله و یک کتاب تالیف نمودم.

مهمترین رتبه های اخذ شده توسط اینجانب

1- اخذ تقدیرنامه از وزیر آموزش و پرورش در سال 1352 به دلیل کسب بالاترین نمره ریاضیات در امتحانات سراسری آن سال

2-اخذ تقدیرنامه از ریاست محترم جمهور در سال 1374 به مناسبت احراز مقام دانشجوی نمونه کارشناسی ارشد در کشور

3-  اخذ تقدیرنامه از ریاست محترم مجلس در سال 1375 به مناسبت احراز مقام اول تالیف کتاب از جهاد دانشگاهی [ ناشر صنایع قطعات الکترونیک وزارت دفاع]

4- اخذ تقدیرنامه از ریاست محترم جمهور در سال 1377 به مناسبت احراز مقام دانشجوی نمونه کشوری

5- اخذ تقدیرنامه از ریاست محترم جمهور در جشنواره بین المللی خوارزمی در سال 1379 به مناسبت انجام تحقیقات کاربردی


همچنین از سال 1368 با وزارت دفاع همکاری تحقیقاتی داشته ام. در این مدت علاوه برتاسیس اولین مرکز تحقیقات الکتروسرامیک ها در کشور بالغ بر 12 پروژه که غالبا پیشنهاد و طراحی آنها توسط اینجانب بوده با موفقیت به اتمام رسیده است.


اما

در طی سی سال تحصیل بر این اعتقاد بوده ام که تفکر و یادگیری علوم ، سبب کسب معرفت  و به استخدام گرفتن استعدادها و امکانات به ودیعه گذاشته شده در جهان خلقت میگردد. از این رهگذر تسخیر جهان آفرینش و آنچه در آن است به مرور و با افزایش سطح علم و آگاهی انسانها از قوه به فعل میرسد ( و سخر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض جمیعا )  این دیدگاه سبب لذتبخش شدن و گذراندن سالهای زندگی اینجانب در راه کسب علم شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۴۶
دانشجوی دکترحسین پور

مسیر زندگی دکتر حسین پور و خواهرش همان اوایل انقلاب وقتی که دکتر طرفدار انقلاب و خواهرش ضد انقلاب شد از هم جدا شد، البته از این نمونه ها اوایل انقلاب زیاد بود ولی هیچ خواهری اینقدر وقاحت نداشت که چشمانش را اینطور بر عقاید برادر ببندد و تخیلات و توهمات خود را جایگزین حقیقت کند.  اختلاف عقیده دکتر با خواهرش بعد از جبهه نمود پیدا کرد. دکتر حسین پور به مسایل شرعی ، نماز خواندن روزه گرفتن و محرم و نامحرم بودن ،... اهمیت میداد و یک مسلمان حقیقی بود ولی خواهرانش به این موارد اعتقادی نداشتند و اختلافات از همین جا شروع شد، دکتر حسین پور از خواهرانش میخواست که نماز بخوانند یا کمی حجاب را رعایت کنند ولی خواهران دکتر عقیده متفاوتی داشتند. دکتر بعد از بازگشت از جبهه حتی شلوار جین هم نمیپوشید، عوض شده بود و مسیر زندگی اش را یافته بود. به خاطر همین اختلافات و همزمان با ورود دکتر به صنایع دفاع از سال 68 کم کم خواهرانش را از زندگی اش بیرون کرد. دکتر از خواهرانش میخواست که بعضی از مسایل را رعایت کنند و چون خواهران حاضر به تمکین نبودند دعوا و اختلاف پیش آمد و مادر دکتر طرفداری از دخترانش کرد و به دکتر حسین پور گفت  که باعث متشنج شدن خانه میشود. بعد از آن دکتر تصمیم گرفت که زندگی اش را از خواهرانش جدا کند و فقط مادرش را در زندگی خود نگه دارد چون "مادر "   بود و دکتر احترام بسیار زیادی برای مادرش قائل بود. دکتر در سالهای 70 تا 85  زندگی اش را وقف قوی ساختن نیروی نظامی جمهوری اسلامی کرد و این در حالی بود که خواهرانش کاملا از زندگی حرفه ای وی بی خبر بودند و دکتر احساس میکرد حتی وقت برای مباحثه با آنها ندارد.بعد از سال 80 مادر و خواهران دکتر به فکر ازدواج دکتر افتادند و تصمیم گرفتند دختری مناسب را پیدا کنند. با یافتن دختری که عقایدش هم به دکتر نزدیک باشد هم به خودشان ، میتوانستند وارد زندگی دکتر شوند. اما از آنجایی که دکتر با خواهرانش قهر بود ، برنامه و نقشه ای کشیدند! خواهر دکتر در کرج کار میکرد در محل کار تصادفا  صدای دختری را میشنود که میگوید "من در اتوبان تهران کرج صلوات نذر میکنم" محبوبه (خواهر دکتر) نگاهی به دختر می اندازد میبیند  که بینی عملی و قیافه ی شیکی دارد. محبوبه پیش خود فکر می کند "صلوات نذر میکند پس مذهبی است و افکارش شبیه دکتر است! و بینی عملی و ...است  پس شبیه ما فکر میکند!" شماره تلفن دختر را میگرد، پرونده ای از افتخارات دکتر ، عکس هایش با روسای جمهور و ... تهیه میکند و به خانه دختر میبرد به طوری که دختر عاشق داماد ندیده میشود....اما چون محبوبه اجازه ورود به زندگی دکتر را نداشت نقشه میریزد که از طریق مادر و همکاران دکتر این دختر را معرفی کند.... مادر دکتر با یکی از همکاران دکتر صحبت کرده و آن همکار پاکت حاوی عکس و مشخصات دختر را به دکتر میدهد و میگوید یکی از اقوام ماست که در کرج زندگی می کند. دکتر پاکت را میگرد نگاهی به عکس می اندازد و پاکت را پس می دهد و میگوید" نه. این دختر مادرش تنهاست پدرش فوت کرده و من نمیتوانم وی را از شهرش جدا کنم" همان روز وقتی به خانه می رود مادر اخم می کند و قرآن می آورد و میگوید که من نمیخواهم در خانه پسر مجرد داشته باشم. دکتر حسین پور بسیار زیرک و باهوش بود بلافاصله ننقشه را میفهمد و میگوید "این نقشه خواهرم است و شما مجری" خواهر دکتر شماره دکتر را به دخترمی دهد، دختر به دکتر زنگ می زند و با بغض میگوید" پس تکلیف من چه میشود" دکتر میگفت "من خودم هیچ وقت شماره ام را به دختری نداده بودم و سعی ام بر این بود که کسی من را نشناسد . خواهرم کاری کرد که من را در معذوریت اخلاقی قرار داد، به خاطر زنگی که به من زد و اصرارهای مادرم و آوردن قرآن گفتم شما من را در معذوریت اخلاقی قرار دادید، برویم تهران و عقد کنیم"تهران رفته و عقد کردند. 

اختلافات همان روز عقد مشخص شد وقتی مردی از آشنایان آمد و با عروس دست داد . دکتر عصبانی شده و به عروس گفت " بار آخرت باشه "  واضح است چنین زندگی ای دوامی نخواهد داشت، در حدود یک سال عقد بودند و بیشتر از سه ماه زندگی مشترکشان طول نکشید، در این سه ماه سه بار عروس قهر کرد و به کرج رفت و بعد از سومین بار دکتر تصمیم به طلاق گرفت، دختر مظلوم که او هم مانند دکتر قربانی یک ازدواج اشتباه و حماقت خواهر دکتر شده بود تمام مهریه اش را به خیریه بخشید که هر ماه 200 هزار تومان از طرف دکتر به خیریه پرداخت میشد و بعد از درگذشت دکتر 11 میلیون تومان به خیریه به جای مهریه پرداخت شد و  عروس و مادرش چیزی نخواستند به جز آنچه اتفاق افتاد!!!!!

بعد هادکتر در مورد این اتفاق گفت " خواهرم خیلی ساده است خیلی ساده است و بر خلاف ظاهرش خیلی زود فریب میخورد،او پاشنه آشیل من را زد و توانست چنین کاری کند چون خواهرم بود. در تاریخ ایران جنگاوران فقط از نزدیکان خود ضربه خورده اند و خواهرم بدترین ضربه زندگی ام را به من وارد کرد و من به همین خاطر او را از زندگی ام بیرون کردم و او را نبخشیده ام و ااجازه نخواهم داد که عروسی را که انتخاب کرده ام ببینند و حتی با او تلفنی صحبت کنند، من خواهر ندارم . من هیچ کس را در این دنیا به جز مادر پیرم ندارم. هر چند مادرم را در این جریان مقصر میدانم اما نمیتوانم با مادرم هم قطع رابطه کنم چون احترام مادر واجب است"

و دکتر در حالی این دنیا را ترک کرد که خواهرش را نبخشیده بود و چقدر جالب که همین خواهر بعد از درگذشت دکتر باز هم به عقاید دکتر پشت کرده  و با سو استفاده از نام دکتر و ساده لوحی خاص خودش !بر علیه باورها، خواست و عقاید دکتر به پا خواسته تاریخ همیشه تکرار میشود.

۱۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۳۷
دانشجوی دکترحسین پور